موجود در انبار
ادبیات و پرسشنامه رفتارهای اخلاقی هانت و همکاران
4,900 تومان
- آمار :57 بازدید کننده در حال حاضر
توضیحات
ادبیات و پرسشنامه رفتارهای اخلاقی هانت و همکاران
مقدمه رفتارهای اخلاقی
یکی از مهمترین بخشهای هر پژوهش مبانی نظری تحقیق و بررسی سابقه تحقیقاتی موضوع میباشد. این بخش از تحقیق تحقیق در رابطه با ادبیات و پیشینهی تحقیق می باشد. در واقع محقق در این بخش مبانی نظری و عملیاتی پژوهش را مورد بررسی قرار می دهد تا در این رهگذر با آگاهی کامل از مبانی علمی پژوهش و آن چه در این باره انجام شده است تمامی جوانب موضوع را مطالعه نماید. از این رو در این بخش مباحثی در رابطه با متغیر استدلال اخلاقی ارائه شده است.
جدول مشخصات رفتارهای اخلاقی |
|
تعدادفایل های ادبیات نظری | یک فایل نظری فایل WORD |
تعداد فایل های پرسشنامه | یک پرسشنامه استاندارد فایل WORD |
تعداد گویه ها | 4گویه |
تفکیک ابعاد | دارد |
شیوه نمره گذاری | دارد |
روایی در مطالعات مختلف داخلی | دارد |
پایایی در مطالعات مختلف داخلی | دارد |
تعاریف نظری و عملیاتی | دارد |
منابع | دارد |
نمونه ای از پرسشنامه رفتارهای اخلاقی هانت و همکاران:
جهت مشاهده و دانلود مبانی نظری و پرسشنامه در ارتباط با علوم انسانی کلیک کنید .
منبع پرسشنامه لاتین روانشناسی : https://ppc.sas.upenn.edu/
استدلال اخلاقی
قواعد اجتماعی شامل دونوع اصلی هستند . نوع اول قواعد اخلاقی است که مشوق افراد برای انجام اعمال خیر و ضامن درستکاری و مشخص کنندة اعمال خوب از بد می باشد . به عنوان مثال ، مردم مجاز نیستند که یکدیگر را بکشند یا اموال دیگری را به غارت ببرند. علاوه بر این یک سری قوانین رسمی که به قوانین اجتماعی معروف هستند در هر جامعه برای کنترل رفتارهای نادرست و هدایت آنها به راه راست وجود دارد.
به علاوه کودکان باید هم قواعد اخلاقی و هم قوانین اجتماعی را که شاید در موقعیت های مختلف تفاوت های بسیاری بین آنها وجود داشته باشد یاد بگیرند. به عنوان مثال : بین قواعد خانوادگیمان و قواعد کلاس درس یا رفتارهای مورد انتظار والدین و رفتارهای دوست داشتنی همسالان تفاوتهایی وجود دارد و گفتن این مطلب ضرورتی ندارد که اکتساب قواعد اجتماعی جزء انکارناپذیر و بسیار مهم رشد کودکان است.
ادامه
رشد اخلاقی در قوانین اجتماعی اصولاً برای راهنمایی و تشخیص رفتارهای درست و غلط برای کودکان طراحی شده است. به همین دلیل مطالعه این که کودکان چگونه این قوانین را بفهمند و اجرا کنند به طور سنتی تحت عنوان اخلاقی بودن یا رشد اخلاقی مطرح شده است. تا دهههای اخیر، رشد اخلاقی یکی از حوزههای موردمطالعة فقط فلاسفه و اندیشمندان مذهبی بود. امروزه روانشناسی رشد، بحث ها و مطالب بسیار زیاد و جالبی را عنوان کرده است.
تحقیقات معاصر در زمینة رشد اخلاقی به دو سطح اصلی تقسیم بندی شده اند. کانون توجه برخی از محققان کردار اخلاقی، توصیف علل رفتاری کودکان است. برای مثال، علل دزدی درکودکان، علل دعوا کردن آنها و عواملی که باعث می شود آنها به گروه های خلاف بپیوندند از جمله حوزههای مطالعاتی این گروه محققان است. عدة دیگری از محققان استدلال اخلاقی که در آن به چگونگی فکرکردن کودکان دربارة آنچه که دیگران انجام می دهند را مورد مطالعه قرار می دهند. در این نوع مطالعه یک موقعیت اخلاقی را برای کودکان توصیف می کنند و از آنها درباره قضاوت آن موقعیت سؤالاتی می پرسند: آیا رفتار انجام گرفته درست بود یا نه؟ آیا شخص برای انجام رفتارش باید تنبیه شود؟ اگر باید تنبیه شود به چه اندازه؟(اله یاری، 1389).
جهت مشاهده و دانلود ادبیات و پرسشنامه استدلال اخلاقی رست و همکاران کلیک کنید .
تعریف استدلال اخلاقی
استدلال اخلاقی نوعی اندیشیدن اخلاقی، برای دستیافتن به احکام اخلاقی رفتارها و اثبات نادرستی اخلاقی برخی رفتارها است. هنگامی که میخواهیم دربارهی بگوييم كاري درست یا نادرست، الزامی یا غیر الزامی است؛ از فرايندي به نام استدلال اخلاقی بهره میگیریم. یک نکته مهم در این زمینه این است که آیا با استدلال واقعاً می توان به احکام اخلاقی دست یافت؟ اینجا استدلال به معنای کاوشهای عقلانی است. کسانی مانند هاچسن[1] که معتقد به حس اخلاقی هستند. یا برخی دیگر که درباره معیار تشخیص احکام اخلاقی به شهود عقلانی معتقدند. در واقع معتقدند احکام اخلاقی نوعی درک اخلاقی است و باید ادراک و احساس شود.
رفتارهای اخلاقی
در این رویکردها سخن از استدلال اخلاقی بی معناست. زیرا درک و احساس اساساً متفاوت از اندیشه است. بنابر این نظریه وقتی میگوییم چیزی خوب یا رفتاری درست است مانند این است که بگوییم این سیب قرمز یا این پارچه نرم است. اما در استدلال با مفاهیم و اندیشه سر و کار داریم. غیر از این رویکردها دیگر نظریهپردازان معتقدند همه احکام اخلاقی نیازمند استدلال اخلاقی است(طالب زاده، 1381).
اما چه چیزی باعث میشود یک نوع استدلال، اخلاقی دانسته شود؟ اینجا دو مطلب باید از هم تفکیک شود یکی اینکه چه چیزی باعث اخلاقی شدن استدلال میشود و دیگر آنکه چه چیزی باعث اخلاقی شدن حکم میشود. در مورد مطلب اول میتوان گفت اگر نتیجه یک استدلال، حکمی اخلاقی باشد آن استدلال اخلاقی است. اما در مورد معیار اخلاقی شدن حکم اختلافاتی به چشم میخورد. دیدگاهی معتقد است اگر محمول قضیهای «خوب » «صواب » درست و امثال اینها باشد این قضیه یک قضیه اخلاقی است. این دیدگاه به تبع «مور » معتقد است به کاربردن اصطلاحات اخلاقی باعث اخلاقی شدن حکم است. عدهای ديگر معتقدند چيزي كه باعث اخلاقي شدن يك حكم ميشود هدف خاصي است كه به طور كلي نهاد اخلاقی در خدمت آن است(عنبری، 1393).
ادامه تحقیقات رفتارهای اخلاقی
مسأله دیگر این است که آیا اگرتمام مقدمات یک استدلال از واقعیات باشند میتوانند نتیجهای از سنخ بایدها بدهند؟ مثلاً اگر گفتیم خدا هست میتوان گفت پس باید به دستورات او گوش فرا داد. دیدگاهی معتقد است در یک استدلال اخلاقی حداقل یکی از مقدمات لزوماً باید هنجاری یا ارزشی باشد. « دیوید هیوم[2] » معتقد است نمیتوان از هستها بایدها را بهدست آورد. اما برخی گفتهاند چنین استدلالهایی قیاسی نیستند بلکه استدلالهایی خاص هستند در عین اینکه کاملاً درست ومنتج اند.
در مقابل عدهای میگویند این نوع استدلالها استدلالهایی قیاسی هستند و بر این ادعا شواهدی ارائه میکنند. نکته دیگر در استدلال اخلاقی این است که آیا این استدلالها، استدلالهایی حقیقیاند یا نه؟ مراد از این بحث این است که همانگونه که در استدلالهای حقیقی بر امری استدلال میشود و چه استدلال کننده به نتیجه استدلال میل داشته باشد چه نداشته باشد؛ باید ملزم به پذیرش نتیجه باشد. آیا استدلالهای اخلاقی هم اینگونهاند.
مثلاً فرض کنید شخصی قاضی است و ادله و شواهد فراوانی مبنی بر گناهکار بودن فرزند خود مییابد او با استدلال گناهکاری فرزند خود را اثبات می کند و باید تبعات این استدلال را بپذیرد. اما قلباً هیچ میلی به پذیرش و باور این حقیقت ندارد. این یک استدلال حقیقی است.
حال آیا استدلالهای اخلاقی نیز از این نوعاند یا نه همیشه وقتی استدلال اخلاقی صورت میگیرد به نوعی دلالت بر این دارد که میلی از سوی استدلال کننده بر تحقق نتیجه استدلال وجود دارد. برخی به تبع نظریه سیجویک معتقدند استدلالهای اخلاقی استدلالهایی عملیاند نه حقیقی. به این معنا که در استدلالهای اخلاقی «شخص درصورت پیش بینی دقیق و تصور شایستهی همه نتایج مختلف رفتار به آن میل پیدا می کند»(عنبری، 1393).
پيشينه تاريخي
اخلاق، رشته اي است كه در حد فاصل فلسفه و روانشناسي قرار گرفته است. فلاسفه تلاش ميكنند تا براي اخلاقي يا غيراخلاقي دانستن بعضي رفتارها توجيهات منطقي ارائه كنند، اما روانشناسان در پي تبيين اين مسئله هستند كه چرا مردم به شيوههاي اخلاقي يا غيراخلاقي عمل ميكنند.
تاريخچه نظريهپردازي و تحقيقات روانشناختي در موضوع رشد اخلاقي كودك، با مفهوم وجدان در آثار زيگموند فرويد[3]، و مفهوم استقلال اخلاقي در آثار ژان پياژه آغاز شد. اين نظريهپردازان كه تحت تأثير تحولگرايان اوليه، از جمله جورج هربرت ميد و جيمز بالدوين قرار داشتند، مسيرهاي متفاوتي را پي گرفتند. فرويد بر روابط والدين- كودك، هيجانات، و احساس گناه، متمركز شد، در حالي كه پياژه[4] بر روابط همسالان، شناخت، عدالت و تفكر تأكيد كرد. در آن زمان، نظريهپردازيهاي وسيع مدنظر قرار داشت و به عملياتي ساختن سازهها و گزارش نظامدار روششناسي تحقيقات توجه چنداني نميشد.
بررسيهاي روانشناختي در زمينه اخلاق كودكان در دهه 1960م به شدت رو به تمايز گذارد. رفتارگراياني، مثل اسكينر[5] و ساير نظريهپردازان يادگيري، با انجام آزمايشهايي كه براي ارزيابي رفتار اخلاقي طراحي شده بود، به مفهوم وجدان و ارزشها در ادبيات فرويد اعتراض كردند، زيرا آنها را سازههايي بسيار انتزاعي و غيرقابل بررسي ميدانستند. از سوي ديگر، كار پياژه توسط كلبرگ[6]، در قالب سكانس شش مرحلهاي تحول قضاوت اخلاقي گسترش يافت(مهدیه، 1392).
[1] . Hutcheson
[2] . David Hume
[3] . Sigmund Schlomo Freud
[4] . Jean Piaget’s
[5] . Skinner
[6] . Kohlberg
رفتارهای اخلاقی
نظرات (0)
محصولات مرتبط
ادبیات و پرسشنامه رفتارهای اخلاقی هانت و همکاران
4,900 تومان
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.