موجود در انبار
ادبیات و پرسشنامه مدیریت استعداد کاینگهام
4,900 تومان
- آمار :104 بازدید کننده در حال حاضر
توضیحات
ادبیات و پرسشنامه مدیریت استعداد کاینگهام
مقدمه
هر روز سازمانهای بیشماری در سراسر جهان به منظور افزایش درآمد یا کاهش هزینههای خود دربارهی سرمایهگذاری مالی و غیر مالی سازمان خود تصمیم گیری میکنند. این گونه تصمیمات پیچیدگی خاص خود را دارند و هرگز به آسانی اتخاذ نمیشوند به ویژه زمانی که مربوط به استخدام، ترفیع یا توسعهی کارکنان باشد. مدیرت استعداد یا مدیریت استعدادیابی را سرمایهگذاری در توسعه کارکنان، شناسایی جانشینها و افراد با استعداد در سازمان و بالنده کردن آنان برای ایفای نقشهای گوناگون رهبری تعریف میکنند. بیشتر سازمانها در شرایط کنونی به طور مرتب و بر اساس ضوابط تعیین شده به مطالعهی استعدادها و شناسایی جانشینها برای پستهای فعلی و آتی میپردازد
امروزه سازمانهای موفق زمان مناسب و کافی را به پیشبینی نیازهای کنونی و آتی استعداد اختصاص میدهند. زیرا میدانند که کارکنان به طور واقعی متمایز کنندگان و ارزشآفرینان حیاتی در سازمانها و بازارهای رقابتی کنونی هستند و باز، آگاهند که کارکنان را نمیتوان فقط با عباراتی زیبا و کلیشهای سرگرم نموده و سبب افزایش روحیهی آنها شد. علاوه بر آن، جهانی شدن و تغییر عوامل جمعیت شناختی نیروی کار، نیاز کسب و کار را برای فرایندهای کارآمد مدیریت استعداد افزایش داده است (گای، 1388: 28).
جدول مشخصات |
|
تعدادفایل های ادبیات نظری | یک فایل نظری فایل WORD |
تعداد فایل های پرسشنامه | یک پرسشنامه استاندارد فایل WORD |
تعداد گویه ها | 18گویه |
تفکیک ابعاد | دارد |
شیوه نمره گذاری | دارد |
روایی در مطالعات مختلف داخلی | دارد |
پایایی در مطالعات مختلف داخلی | دارد |
تعاریف نظری و عملیاتی | دارد |
منابع | دارد |
نمونه ای از پرسشنامه مدیریت استعداد کاینگهام:
جهت مشاهده و دانلود مبانی نظری و پرسشنامه در ارتباط با علوم انسانی کلیک کنید .
تاریخچه ی مدیریت استعداد
در دهههای 1960 تا 1970 مدیرت استعداد به عنوان یک مسئولیت جنبی به دپارتمان پرسنلی محول شده بود، در حالی که امروزه مدیریت استعداد یک وظیفهی سازمانی است که مسئولیت آن بر عهدهی کلیهی دپارتمانهاست و بسیار جدیتر از گذشته مورد توجه قرار گرفته است (معالی و تاجالدین، 1387). با آگاه شدن رهبران سازمانها از این حقیقت که استعدادها و تواناییهای کارکنان آنان است که کسب و کار آنها را به سمت موفقیت هدایت میکند، سازمانها بر آن شدهاند تا در زمینهی مدیریت استعداد وارد عمل شوند و برای حفظ کارکنان با پتانسیل بالای خود تلاش کنند (گای، 1387: 21).
مدیریت استعداد فرایندی است که به طور جدی در دههی 1990 پدیدار شد و کماکان مسیر تحول را میپیماید. در دههی 1997 واژهی جنگ استعدادها برای اولین بار توسط شرکت مشاورهای مکنزی ارائه شد. در بررسیهای شرکت مکنزی مشاهده شد که سازمانهایی که در جذب، توسعه و نگهداری مدیران با استعداد موفقتر هستند میزان سوددهی بیشتری دارند.
همین امر سبب شد نگرش به افراد با استعداد برای سازمانها عوض شده و به آنها به دید یک منبع ایجاد مزیت رقابتی نگریسته شود(همان). پیش از آن در سال 1996 تولگان[1] در کتاب خود با نام مدیریت نسل X عنوان میکند که استعدادهای نسل X (متولدین پس از جنگ جهانی دوم) و تمایلشان برای به چالش کشیدن فعالیت استخدامی منجر به انقلابی در این زمینهها شده است. انقلابی که استعدادگر است. در چنین شرایطی مفهوم استخدام دائمی به سرعت در حال کمرنگ شدن است (کارت رایت، 1387:
از مدیریت استعداد به عنوان آخرین موج در حوزهی مدیریت منابع انسانی یاد میشود. علیرغم شهرت و استقبال از مدیریت استعداد، همانند برخی از روندها در حوزهی مدیریت منابع انسانی، یک تعریف دقیق از مدیریت استعداد هنوز در پردهای از ابهام است. در پژوهشی که توسط موسسهی معتبر CIPD[2] انجام گرفت تنها 20% از پاسخ دهندگان یک تعریف رسمی از مدیریت استعداد ارائه دادند، در حالی که 50% سازمانهای مورد سوال در حال انجام بخشی از فعالیتهای مدیریت استعداد بودند.
با این حال موسسهی CIPD استعداد را ترکیبی از مهارتها، دانش، تواناییهای ادراکی و پتانسیل بالا میداند و مدیریت استعداد را شناخت و تمرکز بر بخشی از نیروی انسانی سازمان با پتانسیل بالا تعریف میکند (گای، 1388: 22).
جهت مشاهده و دانلود ادبیات و پرسشنامه مدیریت_استعداد فیلیپس و راپر کلیک کنید .
ادامه تاریخچه
لوئیس و هکمن[3])2006) نیز پس از بررسی دقیق و جامع ادبیات مدیریت استعداد در کتابها و مجلات حرفهای و دانشگاهی متوجهی پیچیدگی و ابهام در ارتباط با تعریف آن شدند.
آنها بر اساس تعاریف موجود از نویسندگان و محققان حوزهی مدیریت منابع انسانی و مدیریت، سه مفهوم پایهای برای این واژه پیدا نمودند. در اولین مفهوم، مدیریت استعداد را مجموعهای از وظایف منابع انسانی مانند استخدام، انتخاب، آموزش و توسعه تعریف کردند. از این منظر، آنها استدلال میکنند که مدیریت استعداد ممکن است کمی فراتر از یک واژه مد روز یا حسن تعبیری از مدیریت منابع انسانی باشد. آنها در متون مورد بررسی به این امر اشاره داشتند که مدیریت استعداد یک روش سیستمی جهت انجام وظایف مدیریت منابع انسانی است اما نه به نحو سنتی آن بلکه با نگاهی گستردهتر و با عملکردی دقیقتر با استفاده از وسایل فناوری جدید مثل اینترنت و نرمافزارهای مربوطه و با هدف اجرا در کلیهی سطوح و قسمتهای سازمان.
مفهوم دوم لوئیس و هکمن از مدیریت استعداد به طور خاص تمرکز بر پیشبینی یا مدلسازی فرایند منابع انسانی در حیطهی سازمان بر اساس عواملی مانند مهارتهای نیروی کار، عرضه و تقاضا و رشد و فرسایش نیروی کار دارد. از این دیدگاه، مدیریت استعداد کم و بیش مترادف با منابع انسانی یا برنامهریزی نیروی کار است.
مفهوم سوم لوئیس و هکمن متمرکز بر افراد با استعداد از لحاظ عملکرد و پتانسیل است. افراد با پتانسیل بالا در جریان استفاده از نیروی کار در سازمانها بیشتر مورد توجه قرار میگیرند و سازمان در جذب آنها کوشش بیشتری مینماید (همان: 23).
[1] . Tulgan
[2] . Chartered Institute of Personnel and Development (CIPD)
[3]
Lewis & Heckma
منبع پرسشنامه لاتین روانشناسی : https://ppc.sas.upenn.edu/
نظرات (0)
محصولات مرتبط
ادبیات و پرسشنامه مدیریت استعداد کاینگهام
4,900 تومان
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.