موجود در انبار
ادبیات و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ و هیلر
4,900 تومان
- آمار :85 بازدید کننده در حال حاضر
توضیحات
ادبیات و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ و هیلر
مقدمه سلامت عمومی
یکی از مهمترین بخشهای هر پژوهش مبانی نظری تحقیق و بررسی سابقه تحقیقاتی موضوع میباشد. این بخش از تحقیق تحقیق در رابطه با ادبیات و پیشینهی تحقیق می باشد. در واقع محقق در این بخش مبانی نظری و عملیاتی پژوهش را مورد بررسی قرار می دهد تا در این رهگذر با آگاهی کامل از مبانی علمی پژوهش و آن چه در این باره انجام شده است تمامی جوانب موضوع را مطالعه نماید. از این رو در این بخش مباحثی در رابطه با متغیر ارائه شده است. در ادامه می خواهیم توضیحاتی درباره سلامت عمومی ارائه بدهیم.
جدول مشخصات سلامت عمومی |
|
تعدادفایل های ادبیات نظری | یک فایل نظری فایل WORD |
تعداد فایل های پرسشنامه | یک پرسشنامه استاندارد فایل WORD |
تعداد گویه ها | 28گویه |
تفکیک ابعاد | دارد |
شیوه نمره گذاری | دارد |
روایی در مطالعات مختلف داخلی | دارد |
پایایی در مطالعات مختلف داخلی | دارد |
تعاریف نظری و عملیاتی | دارد |
منابع | دارد |
نمونه ای از پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ و هیلر:
جهت مشاهده و دانلود مبانی نظری و پرسشنامه در ارتباط با علوم انسانی کلیک کنید .
منبع پرسشنامه لاتین روانشناسی : https://ppc.sas.upenn.edu/
مفهوم سلامت عمومی
سلامت موضوعی مطرح در بسیاری از فرهنگ هاست. در واقع هر جامعه به عنوان بخشی از فرهنگ خود از سلامت مفهوم خاصی در نظر دارد. از میان تعریف هایی که هم اکنون نیز کاربرد دارند، شاید دیرینه ترین تعریف آن باشد که سلامتی عبارت از بیمار نبودن.
در برخی از فرهنگ ها سلامت و هماهنگی مترادف یکدیگر در نظر گرفته می شوند و هارمونی عبارتند از: سازگار باخود، باجامعه، باخدا و جهان. بهترین تعریف منطبق با الگوی کلیت وبا به کارگیری رویکرد سلامتی، تعریفی است که سازمان بهداشت جهانی[1] در سال 1948 ارائه داده است: ” سلامت عبارتست از رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه تنها بیمار یا معلول نبودن” در سال های اخیر با گنجانده شدن ”
توانایی داشتن یک زندگی مثمر از نظر اقتصادی واجتماعی ” این تعریف کامل تر شده است. سلامت بیشتر به عنوان ابزاری برای رسیدن به یک هدف منظور شده است که می توان آنرا به لحاظ کارکردی به صورت یک منبع بیان کرد؛
منبعی که به افراد امکان می دهد زندگی اقتصادی واجتماعی مناسبی داشته باشند.سلامت تنها زندگی کردن نیست، بلکه منبعی برای زندگی روزمره است. سلامت یک مفهوم مثبت است که بر منابع وامکانات اجتماعی وشخصی وهمچنین توانایی های جسمانی تاکید دارد(ولیئی، 1393).
ادامه
تعریف سلامت در هر جامعه تا اندازه ای به حس مشترک افراد از سلامت و همچنین فرهنگ آنان باز می گردد و در جوامع وگروه های گوناگون درک های متفاوتی از آن وجود دارد(سفیری و منصوریان، 1393؛ نیکبخت نصرآبادی و همکاران، 1394).
سلیگمن[2] ( 2000) سلامت عمومی را شادابی روحی – روانی و ایجاد برنامههایی برای رشد و نگهداری سلامت فیزیکی میدانند. از این دیدگاه، مسئولیت بهداشت روانی، حفظ روحیه با نشاط و شادابی و طرح برنامههای مناسب برای رشد و نگهداری سلامت فیزیکی به عهده خود فرد میباشد: یعنی چنین مسئولیتی به هیچ وجه به صورت انحصاری به افراد دیگر از قبیل والدین ، معلمان ، مشاوران و یا جامعه محول نمیشود . هرچند که افراد و جامعه نیز در قبال سلامت عمومی فرد مسئولیت دارند.
بوتیلر[3] (2000) سلامت عمومی را نداشتن بیماری جسمی و برخورداری از رفاه مادی (مسکن، تغذیه، پوشاک و وسائل حمل و نقل مناسب) و آرامش فکری میداند که در نتیجه خودآگاهی، عزت نفس، خود پنداره مثبت، احساس کارآمدی، پذیرش خود و دیگران( به صورت واقعی در روابط بین فردی) و غلبه بر ترس حاصل میشود.
رویکرد های دوگانه به سلامت وعملکرد فرد در زندگی
کیفیت عملکرد فرد در زندگی ومیزان سلامت وی با دومدل کلی تبیین شده است:
مدل بیماری محور[4]: که سلامت را به عنوان فقدان کامل یا نسبی نشانه های مهم بیماری(نشانه های فیزیکی، روانی واجتماعی )در نظر می گیرد.
مدل سلامت محور[5]: که سلامت را به عنوان حضور سطوح بالایی از سلامت (فیزیکی ،روانی واجتماعی) تعریف می کند.برای مثال طبق دیدگاه اول فردی سالم تلقی می شود که در طول سال گذشته دچار نشانه های بیماری مثل افسردگی نشده باشد؛ امادر دیدگاه دوم فردی سالم تلقی می شود که سطوح بالایی از رضایت وسلامت را داشته باشد. اگرچه این دومدل با هم ارتباط دارند،
اما اکثر تحقیقات با استناد به مدل اول روی فقدان نشانه های بیماری تمرکز می کنند وعلت این است که بیماریهای روانی (مثل افسردگی شدید) باعث تحمیل هزینه های مستقیم (مراقبتهای درمانی)، غیر مستقیم (کاهش تولید)، بروز بیماریهای ثانویه (ازقبیل بیماریهای قلبی وعروقی) ومشکلات اجتماعی (فقر وخودکشی) می شود(آقا یاری و همکاران، 1395).
دیدگاههای مربوط به سلامت عمومی
در بعضی از نظریههای شخصیت ، مسأله سلامت عمومی تحت عنوان شخصیت سالم مورد بحث و بررسی قرار گرفته که درآن ویژگیهای افراد سالم و ملاکهای سلامت عمومی مشخص شده است. دراین رابطه به چند نظریه به طور اختصار اشاره میشود.
دیدگاه اتکینسون و هیلگارد
اتکینسون و هیگلارد[6] (1396) معتقدند نمیتوان به طور دقیق افراد برخوردار از سلامت عمومی را از افراد ناسالم و بیمار روانی متمایزکرد؛ با این حال افراد برخوردار ازسلامت عمومی را دارای ویژگیهای زیر میدانند:
کارآمدی در ادراک : افراد بهنجار در ارزیابی تواناییهای خود واقع بین هستند؛ یعنی تواناییهای خود را بیشتر از آن چیزی که هست برآورد نمیکنند و در عین حال تواناییهای خود را نادیده نمیگیرند و از گفتار و رفتار دیگران ادراک درستی دارند. چنین افرادی از یک هویت اطلاعاتی برخوردار میباشد.
خود شناسی: افراد دارای سلامت عمومی تا حدودی به انگیزهها و احساسات خود آگاهی دارند؛ احساسات و رفتارهای مهم خود را از خود پنهان نمیکنند بلکه میتوانند با آنها روبرو شوند.
عزت نفس و پذیرش: افرادی که از سلامت عمومی برخوردارند، تا حدودی احساس میکنند که با ارزش و مورد قبول اطرافیان خود هستند و قادرندکه در موقعیتهای اجتماعی به طور خودجوش عمل کنند.
توانایی در برقراری روابط محبتآمیز: افرادی که از سلامت عمومی برخوردارند توانایی آن را دارند که روابط عاطفی و محبتآمیز با سایرین برقرار نمایند و نسبت به نیازها و احساسات دیگران حساس هستند و برای ارضاء نیازهای خود آنان را تحت فشار قرار نمیدهند. چنین افرادی از عملکرد اجتماعی بسیار مناسب، که از نشانههای سلامت عمومی و خصوصیات افراد دارای سبک هویت اطلاعاتی هستند ، برخوردار میباشند.
فعال و بارور بودن: افرادی که از سلامت عمومی برخوردارند توانایی خود را در مسیر فعالیتهای بارور به کار میاندازند؛ فعال هستند و زندگی خود را دوست دارند .
دیدگاه فرانکل
فرانکل(1974) اراده معطوف به معنا را ملاک سلامت عمومی میداند. او فن ” معنا درمانی” را برای کسانی که زندگی شان بدون معناست معرفی نمود. در این نظریه طبیعت انسان بر سه ستون استوار است: آزادی، اراده و اراده معطوف به معنای زندگی. او معتقد است ، با این که انسان پیوسته در معرض شرایط بیرونی است (که بر زندگی او تأثیر میگذارند)، با این حال او در انتخاب واکنشهای خود نسبت به این اوضاع و شرایط آزاد است. اراده معطوف به معنای زندگی، به نیاز مداوم انسان به جستجو، نه برای خویشتن، بلکه معنایی که به هستی ما میبخشد، ارتباط مییابد.
هر چه بتوانیم از خود فراتر رویم و خود را در راه چیزی یا کسی ایثار کنیم، انسانتر میشویم. محبوب چیزی یا کسی شدن معیار نهایی رشد و پرورش شخصت سالم است(تقوی، 1387).
[1] . Health World Organization
[2]. Seligman
[3] . Bottiler
[4]. Illness Model
[5]. Health Model
[6] Atkinson & Hilgard
نظرات (0)
محصولات مرتبط
ادبیات و پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ) گلدبرگ و هیلر
4,900 تومان
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.