ادبیات و پرسشنامه شادمانی مونش

ادبیات و پرسشنامه شادمانی مونش

مقدمه شادمانی

شادمانی: یکی از مهم‌ترین بخش‌های هر پژوهش مبانی نظری تحقیق و بررسی سابقه تحقیقاتی موضوع می‌باشد. این بخش از تحقیق تحقیق در رابطه با ادبیات و پیشینه­ی تحقیق می باشد. در واقع محقق در این بخش مبانی نظری و عملیاتی پژوهش را مورد بررسی قرار می دهد تا در این رهگذر با آگاهی کامل از مبانی علمی پژوهش و آن چه در این باره انجام شده است تمامی جوانب موضوع را مطالعه نماید. از این رو در این بخش مباحثی در رابطه با متغیر شادکامی ارائه شده است.

 نمونه ای از پرسشنامه شادمانی مونش:

شادکامی

شادكامي ، يك صفت شخصيتي فرضي مشخص ، با نشاط و سرزندگي ، مردم آميزي ، قابليت اعتماد و نظاير آن تعريف شده است . اينكه ، آ‌دميان چه چيزي را شادي تلقي كنند . دلايل فراوان دارد . هر چند از روان شناسان شناختي ، كمتر كسي دامنة نظريه پرادزش را به شادي و شادكامي كشانده است ، اما ، شك نيست كه شادي جنبة شناختي در خور توجهي دارد . آناكارنينا  و لئوتولستوي معتقدند كه همة خانواده هاي شاد ، كم و بيش مثل هم هستند و فاكتورهاي بارز و مشخص آنها از نظر كميت و كيفيت نزديك به هم مي باشند . اما برعكس ، خانواده هاي ناشاد ، به شيوه هاي مختلفي ، ناشاد بودن را تجربه مي كنند .

تعریف شادکامی

از آن‌جا که شادي يکي از هيجانات اساسي بشر است ،  لذا هر  کس به فراخور خود آن را  تجربه مي‌نمايد. اما تعريف شادي به سادگي تجربه‌ي آن نيست. افلاطون در کتاب جمهوري به سه عنصر در وجود انسان اشاره مي‌کند که عبارت‌اند ازص قوه عقل يا استدلال[1] ، احساسات[2] و اميال[3]. افلاطون شادي را حالتي از انسان مي‌داندکه بين اين سه عنصر تعادل و هماهنگي وجود داشته باشد(ديکي، 1999).

ارسطو شادي را زندگي معنوي مي‌داند (آيزنک،  1378) جان لاک[4] وجرمي بنتام[5] معتقدند که شادي مبتني بر تعداد وقايع لذت‌بخش است (آيزنک، ترجمه فارسي 1378). آرجيل و همکاران (1995) شادي را ترکيبي از وجود عاطفه مثبت، فقدان عاطفي منفي[6] و رضايت از زندگي[7] مي‌دانند.

جامع‌ترين و در عين حال عملياتي‌ترين تعريف شادماني را وينهوون (1988) ارائه مي‌دهد. به نظر او، شادماني به قضاوت فرد از درجه يا ميزان مطلوبيت کيفيت کل زندگيش اطلاق مي‌گردد. به عبارت ديگر شادماني به اين معناست که فرد چه‌قدر زندگي خود را دوست دارد(بنی آدم، 1390ص 53). در تعريف وينهوون از شادماني چند عنصر وجود دارد که به اختصار توضيح داده مي‌شود.

درج يا ميزان

واژه شادماني بيانگر ارزيابي کمال مطلوب از زندگي نيست، بلکه بيانگر يک درجه يا ميزان است؛ همانند مفاهيم طول و وزن، بيش‌تر يا کم‌تر بودن چيزي. به عبارت ديگر، واژه شادي، ميزان خوشايندي زندگي را مي‌رساند.

شخص

واژه شادماني صرفاً براي توصيف حالت يک فرد به کار مي‌رود و قابل تعميم به اجتماعات، اشيا و وقايع نمي‌باشد. بنابراين اگر بخواهيم شادماني يک ملت را مورد بحث قرار دهيم، بهتر است بگوييم اکثر شهروندان آن کشور خود را شادمان تصور مي‌کنند.

قضاوت

واژه شادماني وقتي به کار مي‌رود که فرد درباره‌ي زندگي خود يک قضاوت کلي مي‌کند. قضاوت به يک فعاليت عقلاني اشاره دارد. قضاوت کلي يعني ارز‌يابي تجارب پيشين و پيش‌بيني تجارت آتي. به عبارت بهتر، شادماني جمع ساده لذات نيست، بلکه شناختي است که فرد از بررسي تجارب مختلف به دست مي‌آورد. واژه شادماني براي اشاره به جنبه‌ي خاصي از زندگي به کار نمي‌رود، بلکه کل زندگي فرد را مدنظر دارد. البته به اين معني نيست که به تمام وقايع زندگي خود ارزش يا وزن واحدي داده شود، بلکه منظور اين است که فرد براي ابراز ميزان نشاط خود، برداشت خود ازيکي از ابعاد و وقايع زندگيش را ملاک قرار مي‌دهد.

مطلوبيت

در تعريف شادماني منظور از خوشايندي ، ارزشمند و دوست داشتني بودن زندگي از طرف خود فرو مي‌باشد. اسگود (1971)  دراين مورد چنين مي‌گويدص « در تمام فرهنگ‌ها مصاديقي از خوبي و بدي وجود دارد که افراد آن جوامع طبق اين مصاديق خوشايندي يا ناخوشايندي زندگي خويش را مورد قضاوت قرار مي‌دهند.ـ»

شادکامي نگرشي است که افراد را در رويارويي با رويدادهاي دشوار در مقابل افتادن در گرداب بي‌تفاوتي، نااميدي و افسردگي مقاوم مي‌سازد. همچنين، سلامت روان اساسي­ترين عامل بوجود آورنده «تمايز يافتگي» يا استقلال عاطفي افراد است.

تمايزيافتگي ميزان توانايي فرد در تفکيک فرايندهاي عقلي و احساسي را نشان مي­دهد. بنابراين، افراد تمايزيافته تعريف خاصي از خود و عقايدشان دارند، مي‌توانند جهت زندگي خويش را  انتخاب ‌كنند و در موقعيت‌هاي عاطفي كه در بسياري از افراد منجر به بروز رفتارهاي غيرارادي و گرفتن تصميمات نافرجام مي‌شود، كنترل خود را از دست نمي‌دهند و با در نظرگرفتن عقل و منطق تصميم‌گيري مي‌كنند. در مقابل، افراد تمايزنايافته كه هويت تعريف‌ شده‌اي ندارند، در تنش‌ها و مسائل بين فردي موجود در نتيجه اضطراب مزمن بالايي را تجربه كرده و مستعد مشكلات روان‌شناختي و بروز نشانه‌هاي بيماري هستند(بنی آدم، 1390ص 46-47).

[1] . Reason

[2] . Emotions

[3] . Appetites

[4] . John Locke

[5] . Jeremy Bentham

[6] . negative affect

[7] . satisfaction with life

 شادمانی

انجام تحلیل های آماری با استفاده از نرم افزار های Pls ,  Lisrel , Amos , Spss توسط تیم تحلیلی یونی تحلیل.

Site : www: unitahlil.ir

Instagram : unitahlil