مقیاس افتراق معنایی

مقیاس افتراق معنایی

 مقیاس افتراق معنایی

 

 مقیاس افتراق معنایی :این مقیاس که توسط آزگود و تانن باوم ( 1975 ) طراحی شده است ، بر این فرض مبتنی است که معنای هر چیزی نه فقط آن است که یک واژه بر آن دلالت می کند و آشکار است ، بلکه معنای ضمنی دیگری نیز در یک واژه وجود دارد که با روبه رو شدن با آن واژه به یاد شخص می آیند .

همین مطلب در مورد نگرش های شخص نسبت به یک شیئی فرد یا رویداد صادق است . برای مثال ، ممکن است دیدن کلمه «احمد» نه تنها شخص خاصی را در ذهن فرد مجسم کند ، بلکه به همراه آن صفت «اخمو» یا«خوشرو» را نیز به ذهن او بیاورد .

در این روش سنجش نگرش ، آزگود وهمکاران وی به هر موضوع نگرشی یک رشته صفات دو قطبی دارای درجات مختلف ( معمولاً هفت درجه ) می دهند و از پاسخگو می خواهند تا موضوع مورد نظر را براساس آن صفات دو قطبی با درجات مختلف درجه بندی کند .

مقیاس تفاوت معنایی نوعی مقیاس درجه بندی است که در روانشناسی و علوم اجتماعی برای اندازه گیری معنای ذهنی که افراد به مفاهیم یا اشیاء مختلف نسبت می دهند استفاده می شود. این طراحی شده است تا معنای مفهومی کلمات، ایده‌ها یا موارد را با رتبه‌بندی شرکت‌کنندگان بر اساس مجموعه‌ای از صفت‌های دوقطبی نشان دهد.

این مقیاس معمولاً از جفت صفت متضاد تشکیل می‌شود، که در آن از شرکت‌کنندگان خواسته می‌شود مفهوم یا موردی را بر اساس جایی که بین این صفت‌ها قرار می‌گیرد رتبه‌بندی کنند. صفت ها با دقت انتخاب می شوند تا ابعاد مختلف معنا را نشان دهند. برای مثال، ممکن است از یک شرکت‌کننده خواسته شود که احساسات خود را نسبت به یک محصول با استفاده از جفت‌هایی از صفت‌هایی مانند «خوب – بد»، «جذاب – غیرجذاب» یا «هیجان‌انگیز – خسته‌کننده» ارزیابی کند.

در اینجا نحوه عملکرد مقیاس تفاضلی معنایی آمده است:

انتخاب مفهوم: در مورد مفهوم، شی یا ایده ای که می خواهید ارزیابی کنید تصمیم بگیرید. این می تواند هر چیزی از محصولات گرفته تا احساسات و مسائل اجتماعی باشد.

انتخاب صفت های دوقطبی: جفت هایی از صفت های متضاد را انتخاب کنید که ابعاد مختلف معنای مفهوم را منعکس می کند. این صفت ها باید طیفی از نگرش ها، احساسات یا ادراکات مرتبط با مفهوم را نشان دهند.

مقیاس رتبه‌بندی: جفت‌های صفت به شرکت‌کنندگان ارائه می‌شود و از آنها خواسته می‌شود با علامت‌گذاری نقطه‌ای در مقیاسی که دو صفت را به هم مرتبط می‌کند، به مفهوم امتیاز دهند. مقیاس می تواند عددی (به عنوان مثال، 1 تا 7) یا گرافیکی (با استفاده از یک خط یا پیوستار) باشد.

تجزیه و تحلیل داده ها: رتبه بندی های ارائه شده توسط شرکت کنندگان سپس برای درک معانی ذهنی مرتبط با مفهوم تجزیه و تحلیل می شود. این می تواند شامل محاسبه میانگین ها، انحرافات استاندارد و انجام تحلیل های آماری در صورت نیاز باشد.

مقیاس افتراقی معنایی برای درک ارتباط روانشناختی و عاطفی افراد با مفاهیم مختلف ارزشمند است. می توان از آن در تحقیقات بازاریابی برای ارزیابی ادراکات مصرف کننده از محصولات، در روانشناسی اجتماعی برای مطالعه نگرش ها و کلیشه ها و در زمینه های مختلف دیگری که درک معانی ذهنی مهم است استفاده کرد.

با این حال، توجه به این نکته مهم است که اثربخشی مقیاس به انتخاب دقیق صفت ها و زمینه فرهنگی که در آن اعمال می شود بستگی دارد. فرهنگ‌های مختلف ممکن است صفت‌های یکسان را متفاوت تفسیر کنند، که می‌تواند بر نتایج تأثیر بگذارد. علاوه بر این، مقیاس ممکن است ظرایف پیچیده معنا را در بر نگیرد، و محققان باید استفاده از روش‌های مکمل را برای درک جامع‌تری از ادراکات و نگرش‌های افراد در نظر بگیرند.

 

به اعتقاد آنها «معنای» هرچیزی برای کسی از روی درجه بندی ای که از این صفات می کند ، مشخص می شود .

آزگود در تحقیقات خود معمولاً از طیف های 7 درجه ای استفاده می کند . این درجه را می توان برحسب نظام عددی یا نظام شماره ای ، از3+ تا3- نمودارهای زیر این دو نظام عددی و شماره ای را نشان می دهند .

نظام عددی — — — — — —- —– 1 2 3 4 5 6 7

نظام شمارشی — — — — — — — 3+ 2+ 1+ 0 1- 2- 3-

عدد 4 در نظام عددی و شماره صفر در نظام شماره ای به عنوان مبدأ اختیاری تلقی می شوند و هر علامتی که پاسخگو در پرسشنامه منظور کند ، نسبت به این مبدأ سنجیده می شود . بنابراین به وسیله این مبدأ دو ویژگی را می توان تعیین کرد :

الف ) جهت و ب ) فاصله .

آزگود این ویژگی ها را به ترتیب ، کیفیت ، معنی و شدت معنی مفهوم می نامد .

منظور از جهت و کیفیت معنی یک مفهوم ، جنبه مثبت یا معنی بودن آن از دید پاسخگو است و منظور از فاصله یا شدت معنی یک مفهوم این است که اگر دید پاسخگو نسبت به یک مفهوم مثبت یا منفی است ، دامنه دید وی ، یعنی شدت یا ضعف جنبه مثبت و منفی این نگرش ، تا چه حد است .

به سخن دیگر ، فاصله آن مفهوم نسبت به یکی از دو صفت متضاد دوتایی چقدر است . بنابراین ، فاصله یک مفهوم نسبت به یک صفت با توجه به مبدأ مقیاس ( صفر در نظام شماره ای و 4 در نظام عددی ) از صفر تا3+یا تا 3- و از 4تا 1یا تا 7 تعیین می شود . هرچه از مبدأ ( صفر تا چهار ) به طرفین پیش رویم ، شدت معنی یک مفهوم بیشتر و فاصله اش به صفت مورد نظر کمتر می شود .

اگر صفت متضاد دوتایی به فرض ضعیف- قوی باشد ، شدت معنی یک مفهوم را می توان در نمودار زیر نمایش داد :

نظام عددی کاملاً قوی خیلی قوی قوی نه قوی و نه ضعیف ضعیف خیلی ضعیف کاملا ضعیف 7 6 5 4 3 2 1 آزگود برای معنای هر مفهوم ، سه بعد فرض می کند :

بعد ارزشی ، بعد توان ، بعد فعالیت . این امر ، به این معنا است که:

اولاً ، هریک از صفات دوتایی متضاد ( برای مثال ، عادل و ظالم ) ، به منزله یک مقیاس ساده تلقی می شود .

ثانیاً ، مجموع مقیاس های مبتنی بر صفات دوتایی متضاد ، قلمرو بیشتری از معنای یک مفهوم را در اختیار ما قرار می دهد .

اهمیت این نکته وقتی روشن می شود که بدانیم در روش افتراق معانی ، براساس توصیه آزگود و همکاران ، می توان بیش از صد صفت دوتایی متضاد را به کار گرفت ( ساده ، 1375 ) مقیاس های عمده در بعد ارزشی عبارتند از :

آرامبخش – خسته کننده ، عادل- ظالم ، خوب-بد ، بی اهمیت – مهم ، خطرناک- بی خطر ، سالم- بیمار ، فقیر-غنی و مانند آنها .

مقیاس های عمده در بعد فعالیت عبارتند از : ساده – مرکب ، ساکن –متحرک ، رونق- رکود ، پویا- غیر پویا ومانند آنها .

بنابراین با توجه به دو ویژگی هر مفهوم ( جهت و شدت ) و با رویکرد به سه بعد ارزشی ، توانایی و فعالیت هر مفهوم ، براساس روش افتراق معانی ، شش جنبه از هر مفهوم را می توان تحصیل کرد.

 

دوستان عزیز اگر مایل به مطالعه مباحث روش تحقیق هستید کلیلک کنید .

مقالعه ای که در بالا آن را مطالعه فرمودید مربوط به بحث  مقیاس افتراق معنایی است ،که تیم تحلیلی یونی تحلیل آن را برای شما عزیزان و پژوهشگران گرد آوری کرده است.

 
   

روش تحقیق در علوم رفتاری

www.cmu.edu

اشتراک گذاری:

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *