پدیدار نگاری

پدیدار نگاری

پدیدار نگاری

 

پدیدار نگاری

پدیدار نگاری روشی است که در زمره روشهاي پژوهش کیفی قرار میگیرد و در حیطه پارادایم تفسیري جاي دارد. این روش در دهه 1970 در دانشگاه گوتنبرگ سوئد ایجاد شد و هدف آن دستیابی به درکی عمیق از مفاهیم متفاوت یک پدیده در نزد افراد مختلف است. اساس این روش بر این موضوع استواراست که افراد مختلف میتوانند تجارب و یا مفاهیم متفاوتی از یک پدیده داشته باشند. پدیدار نگاری در پی احصا و طبقه بندي این تجارب مختلف است و در این

راستا، مصاحبههاي انفرادي عمیق را به عنوان ابزار کسب داده به کار میگیرد. نتایج یک مطالعه پدیدارنگاري، تعداد محدودي طبقات توصیفی است که هر یک معرف مفهومی متفاوت از یک پدیده معین در نزد گروه خاصی از افراد هستند. پدیدارنگاران همچنین براي ارایه تصویري کلی و چندبعدي از  یک پدیده، طبقات توصیفی مذکور را در قالب چهارچوبی بزرگتر که،فضای نتیجه  نامیده میشود، مرتبط و منظم میسازند. به این ترتیب نتایج مطالعات پدیدارنگاري براي درك عمیق مفهوم یک پدیده از منظر گروه خاصی از افراد بسیار سودمنداست. (دانایی فرد ،حسن؛کاظمی،حسین)

در اصطلاح پدیدار‌شناسی، عبارت از مطالعه پدبدار است. پدیده یعنی آن چیزی که پدیدار و آشکار و هویدا می‌شود.( پ دارتینگ، آندره؛ ص3)دیدار‌شناسی منحصرا به ساختارها و فعالیت‌های آگاهی بشر می‌پردازد و پیش‌فرض اصلی آن این است که دنیایی که ما در آن زندگی می‌کنیم در آگاهی یا در کله‌های ما خلق شده است و دنیای خارج با اینکه وجود دارد فقط از طریق آگاهی ما معنا پیدا می‌کند.( کرایب، یان؛ ص124)

پدیدار‌شناسی را در عصر حاضر، ادموند هوسرل فیلسوف مشهور، بنیان نهاد و کاربرد اصول فلسفی پدیدار‌شناسی در روان‌شناسی اجتماعی و جامعه‌شناسی را آلفرد شوتز ، شاگرد هوسرل، پایه‌گذاری کرد و قوام داد.( توسلی، غلامعباس؛ ص336)جامعه‌شناسی پدیده‌شناختی در گسترده‌ترین سطح، به آن جامعه‌شناسی اطلاق می‌شود که بر پایه پدیده‌شناسی فلسفی عمل می‌کند. این‌گونه جامعه‌شناسی می‌کوشد بی‌آنکه آسیب چندانی به سرچشمه‌های اصلی‌اش برساند، اصول پدیده‌شناسی فلسفی را در مسائل جامعه‌شناختی به کار بندد.( ریتزر، جورج؛ ص325.)گفته‌های اساسی جامعه‌شناسی پدیداری را می‌توان در دو مورد زیر خلاصه کرد:

1- انتقاد از گرایش‌ها و رویکردهای جامعه‌شناسی رسمی (خصوصا پوزیتیویسم)؛

2- تمایز بین ذهن و عین، یعنی در تحلیل‌ها باید به معانی و عنصر ذهنی توجه داشت و نظریه عینیت از دیدگاه پوزیتیویست‌ها را مورد انتقاد قرار می‌دهد.( ادیبی، حسین و انصاری، عبدالمعبود؛ ص268)

ادامه توضیحات پدیدار نگاری

پدیدارنگاری (Phenomenography) یک رویکرد پژوهشی در زمینه آموزش و یادگیری است که به بررسی و فهم تفاوت‌ها و چگونگی نگرش و درک افراد درباره یک پدیده مشخص می‌پردازد. در این رویکرد، تمرکز بر روی تجربه و درک فردی افراد است و سعی می‌شود به درک عمیق تر از اینکه مردم درباره یک موضوع چه می‌فکرند و چگونه آن را می‌فهمند، دست یابیم.

در فرآیند پدیدارنگاری، ابتدا یک موضوع مرکزی و پدیده‌ای مشخص انتخاب می‌شود. سپس محقق برای درک تفاوت‌ها در درک و درک افراد، با افرادی که درگیر موضوع هستند، مصاحبه یا گفتگو می‌کند. در این مصاحبه‌ها، محقق سعی می‌کند از افراد بفهمد که آن‌ها چگونه به مفهوم و معناهای مختلف از پدیده نگاه می‌کنند و چگونه آن‌ها آن را تجربه می‌کنند.

سپس محقق با تجزیه و تحلیل داده‌های جمع‌آوری شده، الگوها و دسته‌بندی‌های مختلفی از درک و درک را مشخص می‌کند. به عبارتی دیگر، در فرآیند پدیدارنگاری، تلاش می‌شود برای شناخت تفاوت‌های عملی در میان افراد در درک و درک یک پدیده خاص.

رویکرد پدیدارنگاری برای درک عمقی‌تر و کیفیت بیشتر از نحوه‌ی درک و تجربه موضوع مورد بررسی استفاده می‌شود. این روش معمولاً در زمینه‌هایی مانند آموزش و یادگیری، علوم اجتماعی و روانشناسی، سنجش عملکرد و دانشجویان و موضوعات مرتبط با فهم و تجربه انسانی به کار می‌رود.

در نتیجه، پدیدارنگاری به ما کمک می‌کند تا نحوه درک و درک افراد از یک پدیده را بهبود بخشیم و در نهایت، در طراحی راهبردها و فعالیت‌های آموزشی و یادگیری از آن استفاده کنیم.

 

ادموند هوسرل و افکار او

در پدیدار‌شناسی هوسرل، ابتدا به ظواهر شیء پی می‌بریم. این معنای طبیعی واقعیت است، در صورتی که واقعیت شیء آن چیزی است که در پشت حجاب مفاهیم فرهنگی و حجاب‌های تاریخی، ملی یا طبقاتی قرار دارد.( تنهایی، حسین ابوالحسن؛ ص340)کنش‌گران پیوسته در فراگرد فعال و بسیار پیچیده‌ای از سامان بخشیدن به جهان درگیرند، با این همه آن‌ها غالبا نمی‌دانند که دارند جهان اجتماعی‌شان را سامان می‌بخشند و از همین روی در مورد این جهان تردید روا نمی‌دارند. به نظر هوسرل این همان قضیه کلی “دیدگاه طبیعی” است. هوسرل این دیدگاه طبیعی را مانع کشف فراگردهای پدیده‌شناختی می‌دانست.

عناصر بنیادی آگاهی از دید کنش‌گران پنهانند و پدیده‌شناسان اگر نتوانند بر رویکرد طبیعی‌شان غلبه کنند، نمی‌توانند این عناصر را کشف کنند.( ریتزر، جورج؛ ص326) چنین معرفتی زمانی حاصل می‌شود که آنچه را معمولا فرض می‌کنیم می‌دانیم، کنار بگذاریم و فرایند شناخت آن را دنبال کنیم. این کنار گذاشتن معرفت‌مان گاهی اوقات تقلیل پدیدار‌شناسی و گاهی در پرانتز قرار دادن یا تعلیق وجود نامیده می‌شود.( کرایب، یان؛ص،125)

شاید بتوان رویکرد پدیدار‌شناختی هوسرل را در قواعد زیر خلاصه کرد:

1- نگاه دقیق به اشیاء، آن‌گونه که بر ما ظاهر می‌شوند؛

2- اپوخه یا تحلیل پدیدار‌شناسانه به معنی عدول از روش‌های معمول مشاهده و کنار گذاشتن فرض‌های رایج؛

3- توصیف پدیده مورد بررسی، نه توضیح آن؛ (زیرا توضیح منوط به قضاوت است و باید تا زمانی که کلیه مدارک و شواهد جمع‌آوری نشده‌اند به تعویق افتد.)

4- هم‌تراز کردن پدیده‌ها بدین معنا که در ابتدای بررسی، همه پدیده‌ها باید به طور برابر، واقعی تلقی شوند. این نگرش مانع آن می‌شود که محقق پدیده‌ای را واقعی‌تر از پدیده دیگر فرض نماید و به طور خلاصه به معنای آن است که بگذاریم پدیده مورد بررسی ظواهر خود را نشان دهد؛

5- جستجوی اشکال ساختاری یا ثابت‌های پدیده مورد بررسی.( پرتوی، پروین؛ص،37)

 

مفاهیم اساسی پدیدار‌شناسی

1) مفهوم آگاهی یا وجدان؛ از اساسی‌ترین مفاهیمی است که مورد توجه همه پدیدار‌شناسان قرار گرفته است. این مفهوم نه فقط ضمیر یا وجدان، بلکه ماهیت و سرشت ما از خودمان و از جهان زندگی و روابط میان وجدان‌ها را شامل می‌شود. مفهوم آگاهی در پدیدار‌شناسی هوسرل، آگاهی به چیزی است که شامل فرایند آگاه بودن و موضوع آگاهی است که به صور گوناگون مانند به خاطر آوردن، درک کردن، فهمیدن و ارزیابی کردن ظاهر می‌شود.( توسلی، غلامعباس؛ص،353)

2) نیت‌دار بودن یا جنبه ارادی آگاهی انسان (قصدمندی)؛ ساده‌ترین تعریف قصدمندی آن است که بگوییم هیچ آگاهی وجود ندارد مگر آنکه به سوی شیئی هدایت شود. به عبارت دیگر، آگاهی از چیزی مطرح است، نه آگاهی به طور مطلق.

3) نگرش طبیعی؛ (ذیل افکار هوسرل با عنوان قضیه کلی “دیدگاه طبیعی” تعریف شد.)

4) مفهوم جهان زندگی؛ جهان زندگی، حیات روزمره ما در این جهان است که در خلال آن خود را در هر لحظه زندگی خویشتن می‌یابیم. تجربه ما از این جهان (روزمره زندگی) یک ادراک ساده و غیرعلمی است که مقدمه و مبنای علم تحقیقی است.

5) ذهن مشترک یا میان‌ذهنیت؛ (در ادامه در بخش “کنش اجتماعی” توضیح داده خواهد شد).

6) جهان فرهنگی؛ از دیدگاه هوسرل، فرهنگ، ترکیب ذهنیت‌های متعالی است از تجربیاتی که همه افراد فهمیده‌اند. بنابراین من (جوهر فردی) در ارتباط با اذهان دیگر، از طریق جهان زندگی، میان‌ذهنیتی را به وجود می‌آورد که از طریق آن، جهان فرهنگی، یعنی جهان ویژه هستی بشری شکل می‌گیرد.( توسلی، غلامعباس؛ص،358)

 

آلفرد شوتز و افکارش

آلفرد شوتز، شاگرد هوسرل، کار خود را با انتقاد از ماکس وبر آغاز کرد و سپس از ترکیب آراء وبر و هوسرل، پدیدار‌شناسی اجتماعی را بنیان نهاد. به نظر شوتز، وبر درست دریافته بود که مفهوم رفتار عبارت است از معنایی که آن رفتار در نزد فرد دارد،( توسلی، غلامعباس؛ص،359) اما نتوانسته بود میان معانی ذهنی و عینی تمایز قائل شود و (چرا) این نکته را روشن نساخت که تنها بافت‌های معنایی عینی را می‌توان مورد کنکاش قرار داد.( ریتزر، جورج؛ص،350)

 

تفسیر افکار شوتز

از مهم‌ترین مباحث جامعه‌شناسی پدیداری شوتز می‌توان به عناوین زیر اشاره کرد:

الف) واقعیت اجتماعی؛ به نظر شوتز واقعیت اجتماعی، با توجه به اینکه تا چه اندازه در حوزه شناخت و کنترل انسان باشد، می‌تواند به چهار قلمرو متفاوت تقسیم شود.

1- واقعیت‌های ناشی از تجربه مستقیم که به صورتی هستند که آن‌ها را در احساس عام همه‌گیر مشاهده می‌کنیم.

واقعیت‌های غیرمستقیم خود به سه دسته تقسیم می‌شوند:

2- واقعیت‌های مربوط به جهان معاصرین که در حضور نیستند

3- واقعیات مربوط به جهان پیشینیان یا اجداد من

4- واقعیت‌های مربوط به جهان جانشین‌های من یا آیندگان

پی بردن به واقعیت‌های غیرمستقیم به این صورت تحقق می‌پذیرد که جهان گذشتگان را از طریق تولیدات آن‌ها و جهان معاصرین را هم از طریق مشاهده مستقیم و هم از طریق تولیدات آن‌ها می‌شناسیم و می‌توانیم این جهت‌گیری را به جهان جانشینان به صورت پیش‌بینی بسط دهیم.( توسلی، غلامعباس؛ص،362)

 

انواع جامعه‌شناسی پدیداری

جامعه‌شناسی پدیدار‌شناسی امروزه خود به انواع و شاخه‌هایی تقسیم شده که چهار نوع آن از اهمیت بیشتری برخوردار است، اگرچه همگی در جستجوی نوع واحدی از جامعه‌شناسی هستند.

1- نوع اول را می‌توان پدیدار‌شناسی به معنای باز و گسترده آن دانست. در این نوع دانسته یا ندانسته، همان دید فلسفی پدیدار‌شناسی مورد استفاده قرار می‌گیرد و عمدتا بر تقدم آگاهی و معانی ذهنی در تفسیر عمل اجتماعی تاکید می‌شود. صاحب‌نظرانی چون وبر، مید، کولی و توماس را به این جریان منسوب می‌دانند.

2- شاخه دوم به‌وضوح رویکرد فلسفه پدیدار‌شناختی را به‌عنوان پایه کار خود در نظر می‌گیرد. این جریان به پیروی از نظریات شوتز‌ نوعی جامعه‌شناسی پدیدار‌شناسانه را بنا می‌کند که شوتز بر اساس آن مفهوم کنش و روش وبر را در ساختن نمونه‌ای عالی روشن کرده است. این نوع جامعه‌شناسی عمدتا توسط برگر و لاکمن ادامه یافته است.

3- نوع سوم نیز از نظر پدیدار‌شناسی بر اساس ساخت‌های جهان زندگی بنا شده، لیکن چیزی را به کار می‌گیرد که می‌توان آن را شیوه برخورد پدیدار‌شناختی نامید. این نوع سوم را که با نام جامعه‌شناسی تاملی طبقه‌بندی شده است، می‌توان صورت فلسفی افراطی از نوع جامعه‌شناسی گلدنر دانست. با استنتاج از نظرات هوسرل، مرلوپونتی و گارفینگل می‌توان گفت که این روش حاکی از پذیرفتن این امر است که جامعه‌شناسی به جهان زندگی مورد مطالعه بسیار نزدیک است.

4- نوع چهارم یا روش‌شناسی مردمی، ارتباط روشن و مشخصی هم با جامعه‌شناسی و هم با پدیدار‌شناسی دارد، بدین معنی که با طرح برنامه پژوهشی در مسائل مورد نظر پدیدار‌شناسی و جامعه‌شناسی تغییر شکل می‌دهد و بدون آنکه به هیچکدام خللی وارد کند آن‌ها را به نحوی باهم ترکیب می‌کند که خود زمینه‌های مطالعاتی منحصر به فرد و مستقلی را تشکیل می‌دهد.( توسلی، غلامعباس؛ص،371_373)

از نظر مارتن(1998)تحقیقات پدیدار نگاری جنبه دوم این نوع تحقیقات را در بر می گیرد. یعنی آنها با بررسی درک افراد از جهان و روایطی که افراد با جهان اطرافشان دارند مرتبط می باشند . 1این سنت تحقیق کیفی بنایر نظر 51 در مطالعات آموزش عالی در حدود 25 سال پیش شکل گرفته است و برای شناسایی کیفیت تغییرات در ادراک از موضوعات در سی مورد استفاده قرار گرفته است. بااین وجود هنوز یک کمبود در حوزه این تحقیق به چشم می خورد. در پدیدار نگاری ،یادگرفتن ممکن است به عنوان انچه دانش آموز درواقع یادمی گیرد توصیف شود ،در عوض یادگیری در ظاهر به عنوان توصیف کمیت و مقدار انچه که در کلاس رخ میدهد،میباشد. به عنوان یک سنت تحقیقی، پدیدار نگاری گوناگونی وتنوع یادگیری ،مشخص کردن دامنه و حدود ،الگوها ،تمایل و پیچیدگی پاسخ های دانش آموزان را اشکار می کند.

بنابر این یک پنجره ای را به چارچوب شناختی یادگیرندگان باز می کند . اتلفهملغعذئد51 در یک معنی تحقیق پدیدار نگاری انچه را که یک معلم خوب انجام می دهد بازتاب می دهد.این نوع تحقیق  سعی می کند که تلاش یادگیرندگان را برای یادگرفتن مورد کاوش قرار بدهد. و مشخص کند که یادگیرندگان با چه رویکردهای یادگیری به یادگیری موضوعات درسی می پردازند و از انها برای دست یابی به نتایج یادگیری استفاده می کنند معلمان نیز انرا به عنوان یک امتحان یا فعالیت مقدماتی در نظر می گیرند تا دانش آموزان به طور طبیعی از ان در فعالیتهای اینده اشان استفاده کنند. 52

منابع:

1)     ادیبی، حسین و انصاری، عبدالمعبود؛ نظریه‌های جامعه شناسی، تهران، جامعه، 1358، چاپ اول

2)     تنهایی، حسین ابوالحسن؛ درآمدی بر مکاتب و نظریه‌های جامعه‌شناسی، تهران، مرندیز، 1379، چاپ چهارم

3)     توسلی، غلامعباس؛ نظریه‌های جامعه‌شناسی، تهران، سمت، 1388، چاپ پانزدهم

4)     پرتوی، پروین؛ پدیدارشناسی مکان، تهران، هنر، 1387، چاپ اول

5)     دارتینگ، آندره؛ پدیدارشناسی چیست؟، محمود توالی، تهران، سمت، 1376، چاپ دوم

6)      دانایی فرد ،حسن؛کاظمی،حسین؛مقاله،مروری بر مبانی فلسفی وفرایند اجرای روش پدیدار نگاری،بهار 1389

7)     ریتزر، جورج؛ نظریه‌های جامعه‌شناسی در دوران معاصر، محسن ثلاثی، تهران، علمی، 1389، چاپ پانزدهم


 جهت مشاهده جدید ترین آموزش های ویدویی در spss  کلیک کنید .

جهت دانلود فصل چهارم پایان نامه همراه با دیتا در چهار نرم افزار Pls ,  Lisrel , Amos , Spss کلیک کنید .

جهت دانلود پروژه و دیتا همراه با تحلیل در spss  کلیک کنید .

 

 
   

 

روش تحقیق در علوم رفتاری

www.cmu.edu

 

پدیدار نگاری

اشتراک گذاری:

همچنین ممکن است دوست داشته باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *