تشخیص و نام گذاری متغیرها
- 2 دی, 1400
- روش تحقیق علوم رفتاری
تشخیص و نام گذاری متغیرها
نام گذاری متغیرها : در یک تحقیق علمی برای پاسخ دادن به سوال های تحقیق و یا آزمون فرضیه ها، تشخیص متغیرها امری ضروری است. حتی برای طراحی پرسش نامه ها و تحلیل و ارزیابی نتایج آن ها شناخت متغیرها و استفاده مناسب از آن ها بسیار حائز اهمیت است. متغیر مفهومی است که در پی کمی شدن پدیدهها جای خود را در تحقیقات علی – معلولی باز کرد. طبق تعریف متغیر پدیدهای است که میتواند مقادیر متفاوتی به خود بگیرد. در تحلیلهای علمی و خصوصا در تعیین روابط علمی متغیرها بر اساس نقشی که در تحقیقات دارند به صورت زیر طبقهبندی میشوند:
- متغیر مستقل
- متغیر وابسته
- متغیر تعدیل کننده
- متغیر مداخله گر
- متغیر کنترل
در تحقیق و تجزیه و تحلیل داده ها، متغیرها عناصری هستند که می توانند تغییر یا تغییر کنند و برای انجام مطالعات، تشکیل فرضیه ها و نتیجه گیری ضروری هستند. شناسایی و نامگذاری دقیق متغیرها گامی مهم در طراحی تحقیق است. متغیرها را می توان به طور کلی به متغیرهای مستقل، متغیرهای وابسته و متغیرهای کنترل دسته بندی کرد. در اینجا نحوه شناسایی و نامگذاری متغیرها آمده است:
متغیرهای مستقل (IVs):
متغیر مستقل عاملی است که محققان در آزمایشی دستکاری یا تغییر می دهند تا تأثیر آن را بر متغیر وابسته مشاهده کنند.
اغلب متغیر علت یا پیش بینی کننده است.
نام گذاری: نام متغیر مستقل باید واضح و مختصر باشد و عاملی را که شما عمداً تغییر می دهید را توصیف کند. برای مثال، «دما»، «زمان»، «نوع درمان»، «جنسیت» و غیره.
متغیرهای وابسته (DV):
متغیر وابسته نتیجه یا نتیجه ای است که به عنوان پاسخی به تغییرات متغیر مستقل اندازه گیری یا مشاهده می شود.
اغلب متغیر اثر یا نتیجه است.
نامگذاری: نام متغیر وابسته باید نشان دهنده چیزی باشد که شما در حال اندازه گیری یا مشاهده هستید. برای مثال، «زمان واکنش»، «نمرات آزمون»، «ضربان قلب»، «درآمد فروش» و غیره.
متغیرهای کنترل:
متغیرهای کنترل عواملی هستند که در یک آزمایش ثابت یا کنترل می شوند تا از تأثیرگذاری آنها بر رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته جلوگیری شود.
نامگذاری: متغیرهای کنترل معمولاً به روشی مشابه با متغیرهای مستقل نامگذاری می شوند. به عنوان مثال، اگر سن را کنترل می کنید، می توانید نام متغیر را “Age (Control)” بگذارید.
هنگام نامگذاری متغیرها، مهم است که از برچسب های واضح، مختصر و توصیفی استفاده کنید که نشان دهنده چیزی باشد که متغیر نشان می دهد. در اینجا چند نکته اضافی وجود دارد:
اجتناب از ابهام: نام هایی را انتخاب کنید که قابل تفسیر نیستند. اطمینان حاصل کنید که برچسب دقیقاً مفهومی را که شما در حال اندازهگیری یا دستکاری آن هستید نشان میدهد.
خاص باشید: در نامگذاری دقیق باشید. به عنوان مثال، به جای نامگذاری یک متغیر “Measurement”، از “Height” یا “Weight” استفاده کنید.
از اصطلاحات ثابت استفاده کنید: در طول مطالعه خود در قراردادهای نامگذاری یکسان باشید. اگر از اختصارات یا کلمات اختصاری استفاده می کنید، آنها را به وضوح تعریف کنید.
زمینه را در نظر بگیرید: نام متغیرها باید در چارچوب مطالعه شما و اهداف آن معنا داشته باشد.
از کاراکترها و فاصلههای خاص اجتناب کنید: برای نام متغیرها به حروف، اعداد و زیرخط پایبند باشید، زیرا نویسهها و فاصلههای خاص گاهی اوقات میتوانند در تجزیه و تحلیل دادهها مشکل ایجاد کنند.
دستورالعمل ها را دنبال کنید: اگر از یک راهنمای سبک خاص (مانند APA، MLA) پیروی می کنید، مطمئن شوید که نام متغیرهای شما با توصیه های آن مطابقت دارد.
با شناسایی و نامگذاری مناسب متغیرها، وضوح و شفافیت فرآیند و یافته های تحقیق خود را افزایش می دهید. این کار باعث می شود که سایر محققان بتوانند کار شما را درک کنند و آزمایش های شما را تکرار کنند.
متغیر مستقل: یک ویژگی از محیط فیزیکی یا اجتماعی است که بعد از انتخاب، دخالت یا دستکاری شدن توسط محقق، مقادیری را می پذیرد تا تأثیرش بر روی متغیر دیگر(متغیر وابسته) مشاهده شود.
به زبان دیگر متغیری که توسط پژوهشگر اندازهگیری، دستکاری و یا انتخاب میشود؛ تا تأثیر یا رابطه آن را بر متغیر و یا متغیرهای دیگری، اندازهگیری کند، متغیر مستقل نامیده میشود.
متغیر وابسته: متغیری است که مشاهده یا اندازهگیری میشود؛ تا تأثیر متغیر مستقل بر آن معلوم و مشخص شود…
به عبارت دیگر، متغیر وابسته، متغیری است که تحت تأثیر متغیر مستقل قرار میگیرد. انتخاب یک متغیر به عنوان متغیر وابسته، به هدف پژوهش بستگی دارد. پس از تعریف دقیق و روشن متغیر وابسته، باید ابزاری که امکان اندازه گیری را فراهم می کند نیز شناسایی کرد.
برای مثال: در بررسی تأثیر شیوه های تشویق بر یادگیری دانش آموزان، یادگیری به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است تا اثر تشویق بر آن اندازه گیری شود .
متغیر تعدیل کننده: متغیر کیفی یا کمّی است که جهت یا میزان رابطه میان متغیرهای مستقل و وابسته را تحت تأثیر قرار می دهد. متغیر تعدیل کننده را می توان متغیر مستقل دوم نیز منظور داشت. با عبارت دیگر متغیر تعدیل کننده، یک متغیر ثانوی است که از نوع متغیر مستقل است و محقق میل دارد آن را کنترل و دستکاری کند؛ تا مشخص شود آیا این متغیر، رابطه متغیر مستقل و وابسته را تحت تأثیر قرار میدهد یا نه؟
برای مثال محققی میخواهد رابطه میان هوش و پیشرفت تحصیلی را در دانشجویان پسر و دختر، مشخص کند.
هوش: متغیر مستقل
پیشرفت تحصیلی: متغیر وابسته
جنسیت: متغیر تعدیل کننده
در مثال فوق، محقق میل دارد بداند كه آیا هوش در جنسیتهای مختلف، تأثیرهای متفاوتی دارد یا این که تأثیر چندانی ندارد و به همین جهت، محقق، متغیر تعدیل کننده را هم چون یک متغیر مستقل، کنترل کرده، اثر آن را مورد مطالعه قرار میدهد.
متغیر مداخله گر: متغیری است که محقق برای استنتاج از نحوه تأثیر متغیر مستقل بر متغیر تابع مورد نظر قرار می دهد. تأثیر متغیر مداخله گر را نه می توان کنترل کرد و نه به طور مستقیم و مستقل از سایر متغیرها مشاهده کرد.
این نوع متغیرها را متغیرهای نهفته نیز میگویند؛ زیرا قابل مشاهده نیستند و اثر آن را فقط میتوان در رفتار افراد استنباط کرد. طبق تعاریف ارائه شده از طرف صاحبنظران، سازهها معمولاً هر کدام یک متغیر مداخله گر و مزاحم هستند.
این نوع متغیرها ممكن است به صورت بسیار جدی، نتایج تحقیقات را تحت تأثیر قرار دهند كه در این صورت، ممكن است نتایج بدست آمده، محقق را گمراه کند؛ برای مثال، محققی میخواهد تأثیر سواد والدین بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان را مورد مطالعه قرار دهد.
متغیر کنترل : در یک تحقیق اثر تمام متغیرها را بر یکدیگر نمی توان به طور همزمان مورد مطالعه قرار داد. بنابراین محقق اثر برخی از متغیرها را کنترل نموده، آن ها را خنثی می کند. متغیرهای مزاحم و یا مداخلهگر را گاهی اوقاتمتغیر کنترل نیز میگویند و فرق این گونه متغیرها با متغیر تعدیل کننده، این است که محقق، اثر متغیر تعدیل کننده را اندازهگیری میکند، ولی اثر متغیر کنترل را از میان میبرد.
برای مثال در سۆال پژوهشی «چه رابطهای میان پیشرفت تحصیلی و عزت نفس دانش آموزان پسر پایه پنجم ابتدایی وجود دارد؟»، اثر پایه تحصیلی و جنسیت، بر پیشرفت تحصیلی و عزت نفس، کنترل میشود.